طليعه
تصوير و
تفسير زندگي ستارگان
درخشان بشريت ائمه اطهار (ع) آناني كه هستي خود را در راه اعتلاي حق وكلمه توحيد
وبر افراشتن پرچم اسلام فداكرده اند كاري است بس بزرگ و خطير كه در چهار چوپ انديشه
وفكر تنگ و آگاهي كمي انسان نمي گنجند ، اماماني كه در زندگي سراسر ايثار و فداكاري
اخلاص وعبادت وبندگي ، حماسه وجهاد خود ، دچار كمترين گرايشهاي مادي وزود گذر
دنيوي نگرديدند
، وهميشه افق نگاهشان به فراسوي دنيا بوده است ، روزها را در ميدان نبرد وشبها را
با راز ونياز ، اشك وآه ، عشق ودعا سپري مي كردند . گاهي مصدر ظاهري حكومت بودند
وزماني دربند زندانهاي خلافت ، گاهي به ظاهر آزاد بودند وزماني نيز تحت مراقبتهاي
شديد حاكميت
( امويان يا
عباسيان ) ، ليكن آنان در هيچ شرايطي از انجام رسالت وابلاغ پيام الهي باز
نماندند . حيات آنان يكسره وقف خدا بود دلهاشان مالا مال از ايمان به حق ، از مراحل
علم اليقين وعين اليقين گذشته ودر اوج حق اليفين سير مي كردند و ديگر خودي نمي
ديدند بلكه همه حق بودند و حقيقت . قلب وانديشه انان سر چشمه معارف الهي وعلم لدني
وسيره شان دعا ونيايش بود ، آري اينان پيشاهنگان توحيد وعدالت بر پهنه گيتي است
كه
بشريت هميشه از ابشخور انديشه شان بهره مند بوده است.
امام هادي (ع) همانند
اجداد وپدر بزرگوارش از درياي بيكران دانش الهي بهره داشت ومعاصران خود را از وسعت
علمي خويش متحير مي ساخت .
ايشان در
سنين
كم
با فاجعه شهادت پدر مواجه شدند وفقها وعلماي شيعه كه امر امامت را از اصول دين مي
دانستند ودر اين كار نهايت دقت وكنكاش را لازم مي ديدند وتنها با اتكا به دلايل
وبراهين قطعي ، امامت شخصي را پذيرا مي شدند وبراي احساسات وعواطف در اين مجال نقشي
قائل نبودند وخود را در پيشگاه خداوند متعال مسؤول مي شناختند ، به امام هادي (ع)
به عنوان دهمين پيشوا امام رجوع كردند.
علماي اماميه از حضرت كه
سن كمي داشت سؤالات متعددي در زمينه هاي گوناگون پرسيدند وايشان كارشناسانه تمامي
آنها را پاسخ گفت وآنان به امامت حضرت اعتراف نمودند واعتقاد قلبي شان استوارتر شد
كه امام ثايد از همه معاصران خود دانا تر باشد ودر اين مورد فرقي ميان كوچك وبزرگ
نيست بلكه منصب امامت چنين شأن وموقعيتي دارد. فضل ودانش حضرت وتبحر ايشان در علوم
قرآني وسنّت ، انديشه ها را سر گشته كرد وتوان علمي امام هادي (ع) زبانزد محافل
علمي در اقصي نقاط جهان اسلام گشت وهمه جا گفتگو از فضايل امام بود.
جمعي كثيري از مسلمانان
امامت حضرت را بجان ودل پذيرا شدند ورشته دوستي ومحبت وعشق او را محور حركت وعزم
وتصميم خود ساختند خبر چينان ومنافقان وگزارش گران حكومت ونيروهاي امنيتي ، اخبار
ارادت وعلاقمندي ودلدادگي مردم به حضرت را براي متوكل عباسي كه از سر سخت ترين
دشمنان اهل بيت وشيعيان حضرت بود ارسال نمودند واو را سخت خشمگين ساختند لذا
دستور داد امام را از مدينه به سامرا , پايتخت حكومتش منتقل كنند و حضرت را به
اقامت در آن شهر مجبور ساخته ، فعاليتها و رفت آمدهايش را تحت نظر بگيرند و يا رانش
را شناسائي نمايند ومانع رسيدن اموال و حقوق شرعيه به حضرت گردند ، واز بهره مندي
دانش پژوهان و حكيمان وعالمان از آقيانوس معارف وعلوم ايشان جلو گيري كنند.
امام در ان شهر دوران
سختي را پشت سر گذاشت وانواع مصائب و رنجها را متحمل گشت.هر چند وقت يكبار متوكل به
نيروهاي امنيتي فرمان مي داد كه به خانه حضرت ورود شده آنجا را بازرسي كنند وحضرت
را به كاخ بياورنده يكبار كه حضرت را شبانه وبي خبر به نزد متوكل آوردند ، جامهاي
شراب ، آلات خنيا گري ، ابزار موسيقي ، گروههاي خوانندگان وعياشان ، خليفه عباسي را
احاطه كرده بودند واو لبريز از باده ومستي وبي خبر از ملك وهستي به لهو ولعب مشغول
بود ، امام از قدرت وسنگدلي او هراس بخود راه ندارد بلكه به نصيحت وپند گويي پرداخت
وقيامت را به او يك آورشد و شهوتراني وهوا پرستي او را محكوم ساخت.
امام هادي
(ع) تنها رهبر پيشقدم وصداي رساي عدالت خواهي جبهه مخالف حكومت عباسي بود كه موضعي
مخالف ، وانعطاف ناپذيري در برابر دستگاه طغيانگر وستم پيشه وحكام عصرش داشت وبا
هيچ يك از انان از در دوستي وارد نشد بلكه دور بودن واجتناب ازآنان را سر لوحه
فعاليتهاي خود قرار داده وهمين مساله آنان را به كينه توزي ودشمني با امام وايجاد
هر نوع سخت گيري وفشار عليه امام وادار مي كرد .اگر امام كوچكترين انعطاف وسازش
وهمراهي از خود با آنان را نشان مي داد وهمگامي مي كرد هرگز مجبور به اقامت در
سامرا نمي گرديد واو را در چمبره وحصار اقتصادي معيشتي وارتباطات مردمي وتنگنا ي
سخت اين چنيني قرار نمي دادند امام هادي (ع) جهت حفظ اسلام واداي تكليف وهدايت
جامعه انساني بسوي سعادت وكمال حقيقي ورضايت وخشنودي خداوند ، همه خطرات را به جان
خريد واز پادشاهاني كه سلطنت وقدرتشان بر پايه زر وزور وتزوير وسلاح بود
نهراسيد
واز آنان برائت ، ودوري
جست در
اين مجموعه اينترنتي با تمسك به منابع موثق تاريخي تصويري از سياست وروش حكام عصر
امام هادي (ع) نسبت به امام ومسلمانان آن دوران كه در معرض آسيب وتجاوز بني عباس
قرار داشتند ارائه خواهد شد وبه تحليل ايامي خواهيم پرداخت كه اثري از اسلام واقعي
نماند واموال مردم توسط حاكمان ورقت راه ارضاي شهوات خودكامكان به كارگر فته
وسخاوتمندانه خرج
عياش ها وخوشگذراني
ها
مي گرديد
واقتصاد
منابع ودارايي هاي
مسلمانان
در مسير
انحراف از اصول وموازين اسلامي
خرج مي گشت و
اسلامي كه همه اصول وآرمان خود را بر نجات انسان از پليدي وهدايت بسوي سعادت وكمال
حقيقي بنا نهاده
بود در حاشيه
قرار گرفته بود.
|